تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان خلوتگاه
عشق و
آدرس solitude.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
دستمال کاغذی به اشک گفت : قطره قطرهات طلاست یک کم از طلای خود حراج میکنی ؟ عاشقم ! با من ازدواج میکنی ؟ اشک گفت : ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی ! تو چقدر سادهای ! خوش خیالِ کاغذی ! توی ازدواج ما تو مچاله میشوی چرک میشوی و تکهای زباله میشوی پس برو و بیخیال باش عاشقی کجاست ! تو فقط دستمال باش ! دستمال کاغذی ، دلش شکست گوشهای کنار جعبهاش نشست گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد در تن سفید و نازکش دوید خونِ درد آخرش ، دستمال کاغذی مچاله شد ، مثل تکهای زباله شد او ولی شبیه دیگران نشد ، چرک و زشت مثل این و آن نشد رفت اگرچه توی سطل آشغال پاک بود و عاشق و زلال او با تمام دستمالهای کاغذی فرق داشت چون که در میان قلب خود دانههای اشک کاشت